دستنامه مدیریت بلایای طبیعی ایجاد شده توسط : Admin5ir92 در 1392/08/28 10:05:57 ق.ظ
مقدمه
بلا، امری طبیعی در زندگی زمینی است و تا آنجا که حافظهی بشر یاری میکند، بارها و بارها به وقوع پیوسته است. در واقع، بر اساس منابع و مآخذ علمی موجود، زمین و تمام گونههای زندگی روی آن قطعاً پس از وقوع بحرانی در مقیاس کیهانی یا همان انفجار بزرگ یا بیگ بنگ، ایجاد شده است. براساس نظریهی تکامل، این امر در نهایت به زندگی امروزی ما انجامیده است که در ادامهی بحران جهانی دیگری مانند برخورد یا عبور نزدیک شهابی آسمانی روی داده که به انقراض ناگهانی درندگان غالب آن زمان، یعنی دایناسورها، انجامیده است. بنابراین، برخلاف بحثهای اخیر دربارهی گرم شدن کره زمین، افزایش میزان فراوانی بلایای بزرگ، مانند توفانها، تغییرات آب و هوا و بحرانهای دیگر، بخشی از زندگی بر روی این سیاره هستند. با وجود این، بشر امروز نیز بر این خطرات که جزو لاینفک طبیعت هستند، افزوده است. از منظر علم جغرافیا، اسناد موثق و جامعی دربارهی فراوانی بلایا و روند طولانی مدت آنها در دست نیست، زیرا اطلاعات ثبت شده چندانی در اختیار نداریم. شایان ذکر است بلایا، تأثیر شگرفی بر زندگی و مسیر اتفاقات آتی دارند.
البته، زندگی امروز و تأثیر بلایای کنونی، با بلایایی که در زمانهای ماقبل تاریخ روی دادند، تفاوت بسیار دارند. در حال حاضر، جوامعی را ایجاد کرده ایم (و همچنین مناطقی هم هستند که کمتر توسعه یافتهاند که ممکن است به علت فعالیتهای دنیای توسعه یافته در مخاطره باشند)، پیچیدگیهای زندگی مدرن را داریم، ما محیط ساخته شدهای را داریم که بیشتر در معرض خطر است، زیرا در مکانهایی هم که میدانیم خطر وجود دارد، اجازهای ساخت و ساز دادهایم. برای مثال، میدانیم کوههای آتشفشانی مدام فوران میکنند، با این حال و با وجود خرابیهای ثبت شده از فوران «کراکاتوآ[1]» در اندونزی در سال 1883 میلادی که به کشته شدن 36417 نفر به علت وقوع آبلرزه[2]های حاصل از انفجار منجر شد، بیش از پیش اجازه دادهایم ساخت و سازهای ساحلی انجام شود. این موضوع ارتباط بسیاری با 283106 نفری که جان خود را در آبلرزهی اقیانوس هند در سال 2004 میلادی از دست دادند، ارتباط دارد. ساخت و ساز، میزان تلفات ناشی از رویدادهای زمینشناسی در طبیعت را به گونهای شایان ملاحظه افزایش داده است. در مثالی دیگر، شهرهای باستانی «پمپی[3]» و «هرکیولانیوم[4]» بلافاصله پس از «فوران وزوو[5]» در سال 79 پس از میلاد، با خاکستر و بقایای آتشفشانی پوشیده شدند و حدود 20000 نفر را در خود مدفون ساختند. امروزه، تخمین میزنند بیش از چهار میلیون نفر در کلان شهر «ناپل[6]»، در سایهی این کوه آتشفشانی زندگی میکنند.
ما انسانها، با وجود فهم، خاطرات، احساسات، وابستگیها، آرزوها و میراثمان، شاید مغروریم که این قبیل خطرات را نادیده میگیریم یا شاید سادهلوح هستیم که می پنداریم این خطرات بر ما وارد نخواهند شد. اما، قطعاً بشر به آینده فکر میکند. بر این باوریم که میتوانیم با برنامهریزی، آیندهای بهتر بسازیم و فکر میکنیم آنقدر باهوش هستیم که میتوانیم کاری برای آینده مان انجام دهیم. زمینلرزه و آتشسوزی بزرگی که «سان فرانسیسکو» را در سال 1906 میلادی تخریب کرد، 700 کشته بر جای گذاشت و شهری بزرگ را ویران ساخت. فاجعه مشابهی که روی داد، آتشسوزی شیکاگو در سال 1871 میلادی بود که حدود چهار مایل مربع از مراکز شهری بزرگ را نابود کرد و صدها تن را کشت. با این حال، واکنش ما در هر دوی این موارد این بود که در همان منطقه جغرافیایی دوباره ساخت و ساز انجام دادیم. اما، با شرایط و مقتضیات جدیدی بازسازی را انجام دادیم که در این موارد، این مقررات جدید شامل مقررات بومی ساخت و ساز، مواد ساختمانی مناسب با خطرات طبیعی مناطق شهری و رانش زمین در مناطق گسل، برنامههای بهتر و جدیدتر برای تخلیه، تجهیزات مهار آتش، دستگاههای نظارت و سامانههای هشدار زودهنگام و غیره میشد. اکنون، با مشکل بزرگ دیگری در بازسازی شهر نیو اورلئان مواجه هستیم و آن اینکه این شهر، پائینتر از سطح آب قرار دارد. سیلابی که پس از توفان کاترینا در سال 2005 میلادی، نزدیک به 80 درصد از این شهر را پوشاند، نتیجهی این بود که به خوبی برای بلایای احتمالی که میدانستیم ممکن است روی دهد، برنامهریزی نکرده بودیم و برنامههایی را که طرح شده بود، به درستی اجرا نکرده بودیم. این موارد که از پدیدههای طبیعی، تخریب عمدی و خطاهای انسانی یا غفلت نشأت میگیرند، هم خسارتهای جانی و مالی بسیار در بردارند و هم جان انسانهای بسیاری را به خطر میاندازند. موارد در خطرات بعدی بوده است.
شاید به این علت نمیتوانیم مانع از وقوع بلایای طبیعی و تأثیر آنها بر تمدنهای بشری شویم که هنوز تواناییهایمان در پیشبینی آب و هوا و اینکه چه زمان و کجا رویدادهای جغرافیایی و اقلیمی روی میدهند، کامل نیست، اما میتوانیم کاری را دربارهی تأثیر آنها انجام دهیم. بلایایی که به دست بشر رخ میدهند هم مسالهی دیگری هستند. نابودی عمدی انسانها، اموال و سازههای آنان و جوامع، فرهنگ، نظامهای اقتصادی و محیط طبیعی، از رفتارهای انسانی سرچشمه میگیرند. برخورد تمدنها و تلاش برای غلبه گروهی بر گروه دیگر، ریشه در مطالعات علم سیاست دارد. برای درک عمیقتر علل و انگیزهی جنبشهای افراطی، تعصبات مذهبی، رهبریهای مستبدانه و رفتارهای پرخاشگرانه نهادینه شده باید به جامعهشناسی و روانشناسی رجوع کنیم. اما، هنگامی که نوبت به عواقب بلایا و مدیریت رویدادها میرسد، با موضوعات یکسانی سر و کار داریم. در این مورد، میتوانیم از گذشته درس بگیریم و از این آموختهها استفاده کنیم تا به آماده شدنمان برای آینده کمک کند. این امر با به اشتراک گذاشتن تجربیات و کمک کردن به درک جمعیمان در چگونکی برخورد با احتمال خرابیها و تخریب های ناشی از فجایع آغاز میشود.
مدیریت بلایا ریشه در این باور بنیادین دارد که ما میتوانیم کاری را برای مقابله با بلایا انجام دهیم و احتمال تلفات جانی و مالی و تخریب محیطی را که انسانها به آن وابسته هستند، کاهش دهیم. این امر مستلزم برنامهریزی و آمادگی برای مقابله با بلایا و کاهش عواقب آن است. واکنش و حل مشکل مربوط به بحران به توانایی ما در کمک به همنوعانی بستگی دارد که در شرایط دشوار ناشی از بلایا به سر میبرند. بهبود، توانبخشی و ساخت و ساز دوباره، زاییده روح سرکش بشر برای بازگشت از مصیبت، حتی بهتر و قویتر است. پس از آن دامنه گسترده مدیریت بحران باید مواردی همچون بازیابی و آمادگی بهتر برای رویارویی با مشکلات بعدی و بازگرداندن زندگی روزانه به حالت پیشرفت، پیش از وقوع بحران و حتی بهتر ساختن شرایط زندگی در آینده را نیز دربرگیرد.
این دستنامه، چونان مرجع عمل میکند و برای مبادلهی اخبار و درسهای آموخته شده، مفید است. این اثر نیاز ما را به نشریهای را که در آن افراد حرفهای، دانشگاهیان و عموم مردم میتوانند تجربیات خود را در دنیای واقعی با هم در میان بگذارند و از یکدیگر درسهایی را بیاموزند، برآورده میسازد. نوشته ی حاضر با مجموعههای پیشین دیگر تفاوت بسیار دارد؛ تفاوت آن در این است که این دستنامه شامل افراد مختلفی میشود، به خصوص جامعه افراد حرفهای که باید هر روزه با موضوعاتی که در دنیای واقعی روی میدهند، سر و کار دارند. همه میتوانیم از مبادلهی تجربیات و رویکردها در رشتههای گوناگون، بهرهمند شویم. حتی اگر نتوانیم تمام علتهای وقوع بلایا را کنترل کنیم، میتوانیم آماده شویم و بر اساس پیشرفتهای جدید در علم مدیریت بلایا، واکنش نشان دهیم. این امر ما را قادر میسازد نیروهای مخرب احتمالی را خنثی سازیم و سیاستهایی سازنده و عملی تدوین کنیم که سهمی در پیشگیری از مرگ و میرها و تخریبهای بیش از حد محیط زیست و خسارت هنگفت مالی داشته باشند.
فصلهای این دستنامه، شش بخش دارد. در بخش یک که شامل "مقدمه، ساختارهای نظری و اصول مفهومی" است، در فصلهایی از کتاب به مسایلی چون ارتباط ساخت و سازهای امروزی با آسیبپذیری در برابر بلایا، سیاستهای مدیریت بحران، نقش رهبری ریاست جمهوری ایالات متحده و نقش هماهنگی در مدیریت بحران، میپردازیم.
در فصلی از کتاب با عنوان "ساخت و سازهای ساحلی و آمادگی در برابر بلایا: توهم آمادگی در برابر نیروهای طبیعی"، آبلرزه اقیانوس هند در دسامبر سال 2004 میلادی و کشتههای فراوان ناشی از آن را به رشد ساخت و سازها ساحلی نسبت دادهایم. عنوان فصل دیگری از دستنامه حاضر که دربارهی بلایای انسان ساخت (فنی) و نیز بلایای طبیعی در قرن گذشته است و علل روبه رشد آسیبپذیری را مشخص میکند،" بلایای فزاینده و افزایش وخامت آنها: شناسایی آسیبپذیری و راههای کاهش آن" است.
مشکلات عملی دربارهی واکنش به بلایا در چارچوب مسئولیت چندجانبه و چند حوزهای، در نهایت مشکلی سیاسی در زمینهی ایجاد سازمان مدیریت شرایط اضطراری فدرال [7]محسوب میشود که در فصلی از کتاب با عنوان "سیاستهای مدیریت بحران: ایجاد سازمان مدیریت شرایط اضطراری فدرال" بدان پرداختهایم. " کاترینا و امواج آن : رهبری ریاست جمهوری و مدیریت بحران در چارچوب میان ایالاتی"، فصل دیگری از این دستنامه است که به بررسی رهبری سیاسی و عملکردهای میان ایالتی دربارهی توفان کاترینا در سال 2005 میلادی پرداخته است. هماهنگی کمکهای میان ایالتی به همراه بازیگران بخش خصوصی و بخش دولتی که عمده آمادگی در برابر بحران و واکنش را تشکیل میدهد، موضوع فصل پایانی این بخش از کتاب با عنوان " نقش هماهنگی در مدیریت بحران" است.
بخش دوم کتاب با نام "مطالعات موردی و درسهای آموخته شده: بلایای طبیعی و محیطی ایالات متحده" به بلایای طبیعی در ایالات متحده، از قبیل توفانها، سیلها و آتشسوزیهای وسیع، میپردازد.
در فصلی از کتاب با عنوان "رویکردی متفاوت دربارهی بازیابی از بحران: بازیابی از بحران زمینلرزه آلاسکا"، واکنش به زمینلرزه سال 1964 میلادی در آلاسکا در زمان دولت جانسون را با عملکرد دولت بوش در زمان توفان کاترینا در سال 2005 میلادی مقایسه میکنیم. مقایسه دیگری بین دو ایالت جنوبی، دربارهی توفان هوگو[8] در سال 1989 میلادی در بخشی از کتاب با عنوان "توفان هوگو: واکنش دو ایالت در برابر این بحران" آورده شده است. در پایان این بخش به این نتیجه میرسیم که مؤثر واقع شدن واکنش، ناشی از اولویتی است که رهبری سیاسی به خطرات احتمالی میدهد.
فصلی از کتاب با عنوان " توفان کاترینا و ریتا[9]: نقش مهم انجمن غیرانتفاعی در واکنش به بحران سن آنتونیو[10]"، به بررسی نقش مهم منابع غیردولتی در واکنش به بحران میپردازد. فصل دیگری با عنوان"مدیریت بحران شهر کوچک: درسهایی که از توفان کاترینا در میسیسیپی آموخته شده است" به بررسی اهمیت خاص آنچه حوزههای قضایی کوچک که از نظر منابع از قدرت میان ایالتی به مراتب بزرگتری برخوردار هستند، میتوانند دربارهی بلایای بزرگ انجام دهند، میپردازد. یکی از مشکلات مهم شهرهای کوچک، در دسترس بودن پول نقد و سامانههای حسابداری است که میتوان با آنها هزینهها را پرداخت کرد. علاوه بر این، میتوان حسابداری بازپرداخت مخارج دریافتی از دولت فدرال را انجام داد. فصلی دیگر با عنوان" قرارداد اضطراری برای توفان کاترینا در منطقهی خلیج نیو اورلئان"، اختصاصی به بررسی تجارت در شرایط اضطراری در واکنش به بحران میپردازد. فصل پایانی در این بخش با نام" دفع و بازیافت آوار ناشی از آتشسوزی گستردهی "صدار[11]" و "پارادایز[12]" در "سان دیگو"، دادههایی را در مورد بازیافت مواد حوزهی گزارشهای آتشسوزیها در کالیفرنیا ارایه میدهد. در پایان این فصل از کتاب نتیجهگیری شده است که بازیافت، راهی است که نادیده گرفته شده است و هزینههای پاکسازی را میتوان با تأکید بر بازیافت بقایا، کاهش داد.
در بخش سه با عنوان بررسیهای موردی و درسهای آموخته شده: بلایای بینالمللی، چند بررسی موردی بینالمللی را مطرح کردهایم. این بررسیها شامل بهمن در رشتهکوههای آلپ، سیل در کانادا، مدیریت بحران و واکنش در ترکیه، جوامع مقاوم در هند، بیماری مسری اچ. آی. وی./ ایدز در آفریقا، میشود.
فصلی از کتاب با عنوان "بحران در ایالات متحده و کانادا: بحران رودخانه رد ریور[13] "به شباهتها و تفاوتهای میان دو کشور در برنامهریزی برای بحران و نتایج آن میپردازد. این مورد، مثالی است که خواننده را به ضرورت و مزایای همکاری بزرگتر میسازد، در عین حال استانداردهای بینالمللی را تقویت میکند.
بخشی از دستنامه حاضر با عنوان "گوناگونی خطرات طبیعی در رشتهکوههای اروپایی آلپ: شواهد به دست آمده از احتمال آسیبدیدگی هنگام قرار گرفتن در معرض بهمن" به این نکته اشاره دارد که چگونه ممکن است جوامع با توجه به تحولات اجتماعی اقتصادی مربوط به حفظ منابع طبیعی یا مناطق بیابانی، تغییر کنند و آسیبپذیری نسبت به بلایا در آنها فزونی یابد. محیط طبیعی، راهکارهایی را برای رهایی از فشارها دارد که انسانها در آن دخالت کردهاند. این موضوع آنها را به خطر میاندازد اما این خطرات با دگرگونیهای فصلی و نوسانات کوتاه مدت در میزان خرابیهای احتمالی همراه است که میتوان آن را کنترل کرد. آسیبپذیری جوامع در برابر بلایا و مدیریت بحران با رویکری که آنها را قادر میسازد با خطرات و بلایایی که در معرض آن قرار دارند، بهتر کنار بیایند، در بخشی از کتاب با عنوان" پیش به سوی جوامعی مقاوم در برابر بحران: رویکردی جدید برای آسیای جنوبی و آفریقا"، آمده است. بحثی که مطرح میشود، این است که ما همواره باید از بلایای گذشته، درس بگیریم.
تغییرات ایجاد شده در مدیریت بحران در کشور ترکیه که پس از زمینلرزهای بزرگ صورت گرفته، موضوع بحث فصلی از کتاب با نام "ساختار مدیریت بحران در ترکیه: به دور از رویکرد منفعلانه و کدخدامنشانه" است. این تغییرات از استان مرکزی که مسئول تمام مراحل واکنش در برابر بحران است، آغاز شد و تا بخشهایی که بیشتر به منابع بخش خصوصی متکی هستند و صاحبخانه های خودکفا، ادامه یافت. حکومتهای استانی و محلی، قدرت کنترل بیشتری به دست آوردند، اما این امر باعث فقدان برنامهریزی جامعی برای بحران در سطح ملی شد.
در فصل دیگری از کتاب با نام"اچ.آی.وی./ایدز در آفریقا: واکنش «بوتسوانا[14]» در برابر بیماری همهگیر"، بحران از منظر هلاکت بشر در پی شیوع بیماریهای همهگیر به همراه پیامدهای گسترده آن که تا تأمین نیروی کار، در دسترس بودن کارکنان مراقبتهای بهداشتی و ارقام روبه رشد کودکان یتیم در قسمت بزرگی از مناطق جنوبی صحرای آفریقا مییابد، بررس میکنیم. داده شده است.
بخش چهارم با موضوع واکنش اولیه و مدیریت شرایط اضطراری، به افراد، روشها و موضوعاتی در حوزهی واکنش و آمادگی در برابر بحران در صحنه میپردازد.
در فصلی از کتاب با نام "نظام مدیریت رویدادهای ملی: نظم بخشیدن به هرج ومرج"، تلاش برای ایجاد همکاری و هماهنگی چند حوزهای و چند سازمانی از منظر وزارت امنیت داخلی[15] بررسی شده است. این مسئله از دستور اساسی و سلسله مراتب کنترل نشأت میگیرد، در شرایطی که عدم قاطعیت و نیاز به اقدامات و پاسخگویی فوری وجود دارد.
بخش دیگر دربارهی مسئولیت مرگ و زندگی در طول بلایا است. نهادهای متصدی مراقبتهای بهداشتی هستند که نیازها و مسائلشان در حوزه آمادگی در برابر بحران، موضوع فصلی از کتاب با عنوان "آمادگی بیمارستان برای شرایط اضطراری" است. تمام بخشها در این مشکل مشترک هستند که چگونه به نیاز جامعه که همانا دریافت اطلاعات دربارهی هر نوع بحران طی مراحل گوناگون آن رسیدگی کنند. فصلی از کتاب با عنوان "ارتباطات رسانهای و ارتباطات خارجی در طول بحران"، اطلاعاتی را دربارهی این مسئولیت مهم به خواننده میدهد و توجهات رسانهها را به انتشار اطلاعات از طریق وای فای[16]، اینترنت، تلفنهای بیسیم و رسانههای کابلی پهنای باند، جلب میکند.
در نهایت، در این بخش، دو فصل بر دخالت ارتش در واکنش به بحران تمرکز دارد. فصلی از کتاب با عنوان "واکنش به بلایای طبیعی: افزایش واکنش نظامی و تأثیر آن بر مدیریت سیاسی جامعه"، دربارهی پیوستگی ارتش در این قبیل سناریوها و نیز مفاهیم گوناگون آن، بحث شده است. دراین بخش این گونه نتیجهگیری شده است که ظاهراً این کار، راهی برای افزایش کارآمدی در زمان مواجهه با بلایای بزرگ و شدید است. اما، توصیه شده است دربارهی تسلط دایمی و ادامهدار ارتش احتیاط شود، زیرا این امر پتانسیل بالایی برای سوءاستفاده از قدرت دارد. عنوان فصل دیگری از کتاب که به این مبحث پرداخته، "مداخله ارتش در واکنش به بحران" است. این فصل از کتاب به ما یادآوری میکند سازمانهای پاسخگو در زمان بحران، کارکنان تمام وقت اندکی دارند، البته اگر در کل، کارمندی برای رسیدگی به این امور داشته باشند، زیرا بیشتر کارکنان بحران در سطح برنامهریزی مشغول به کار هستند. در این مورد، ارتش به عنوان وسیلهای برای فراهم آوردن سریع نیروهای کمکی که برای پاسخگویی به شرایط اضطراری آموزش دیدهاند و تجهیزات بسیاری در اختیار دارند، عمل میکند. همچنان، به ویژه دربارهی موضوع لغو کنترل فرماندهی، توصیه کنیم جانب احتیاط رعایت شود و با توجه به جوانب مثبت و منفی، تصمیم حساب شده ای اتخاذ شود.
در بخش پنج که محور اصلی آن، انسانها، مسائل شخصی و موضوعات فردی است، درباره، تأثیر بلایا بر زندگی فردی قربانیان و کارکنان خدمات اضطراری بحث شده است.
یکی از موضوعاتی که در برنامهریزی برای بحران همواره نادیده گرفته میشود و مستلزم توجه ویژهای است و به تعهد افرادی کاردان نیاز دارد، شهروندانی هستند که تحرکی محدود دارند، مانند جمعیت بیمارستانی و دیگر افرادی که با مشکلات تدارکاتی سر و کار دارند. فصلی از کتاب با عنوان "مدیریت بحران و جمعیتی با نیازهای خاص" دورنمایی را با تمرکز بر این مؤلفه از برنامهریزی برای بلایا نشان میدهد.
نیازهای فردی و فشارهایی که بر روی مأموران واکنش اولیه قرار دارد، موضوع اصلی چند فصل از بخش پنجم کتاب است. فصلی از کتاب با عنوان "روانشناسی بحران: دورنمایی دوگانه"، دربارهی موضوع احساسات متفاوت، از قبیل ترسها، هیجان و افسردگی، بحث میکند که افرادی که در خط مقدم قرار دارند، آنها را احساس میکنند. فصلی از کتاب با عنوان "مدیریت داوطلب خودانگیز"، درباره داوطلبانی است که قصد نیکی دارند، اما اطلاعاتی دربارهی برنامههای از پیش تدوین شدهی بحران ندارند. فصلی دیگری از کتاب با عنوان "محافظت از مأموران واکنش اولیه و نیروی کار" دربارهی سلامت روانی افراد پاسخگو و تلاش برای مدیریت اوضاع دشوار رقابت، حسادت و خصومت میان تیمهای پاسخگو بحث میکند. در این فصل، پیشنهادهایی برای به کار گرفتن قربانیان و مهاجران به عنوان داوطلبانی مفید و سودمند، برای کمک به سلامت روحی خودشان، مطرح شده است.
در فصلی از کتاب با عنوان "بازتوانی بحران: به سوی دیدگاهی جدید" به نیاز به مشاوره و توانبخشی مدیریت استرس پرداخته شده است. مؤلف در این بخش توصیه میکند که باید تفاوتهای جنسیتی توجه شود. در این فصل، چارچوبی زنده و پایدار ارایه شده که کلیدی برای تلاشهای مربوط به توانبخشی پس از بحران برای حفاظت از محیط زیست و کاهش آسیبپذیری دراز مدت در هند و دیگر مناطق، است. در فصلی از کتاب با عنوان "نیمهی پر لیوان: چگونه جامعه میتواند پس از بحران، بهتر و قویتر باز گردد" آمده است بهبود توانبخشی، فرصتهای مهمی را برای توسعه دوباره جامعه ایجاد میکند.
در بخش شش که دربارهی برنامهریزی، پیش گیری و آمادگی است، به بررسی برنامهریزی برای آینده میپردازیم. این بخش شامل آموزش، ارتباطات بین ایالتها، آمادگی از طریق اصول مراقبتهای پزشکی و برنامهریزی راهبردی اساسی است. از آنجا که آموزش در مدیریت بحران، یکی از مؤلفههای اساسی برای آمادگی به منظور اجرای مؤثر برنامه است، نتایج بررسی موردیای بر روی آموزش در هاوایی در فصلی از کتاب با عنوان "نقش آموزش در مدیریت بحران: هاوایی" گنجاندهایم. در این فصل، فهرستی از اجزای اساسی این قبیل آموزشها برای واکنش و پاسخگویی به بلایای طبیعی و نیز بلایای انسان ساخت آوردهایم.
در فصلی از کتاب با عنوان " مدیریت بحران و ارتباطات بین ایالتها"، دربارهی کمک متقابل، هماهنگی و همکاری، بحث و این گونه نتیجهگیری شده است که همکاریهای ایالتهای مختلف، مدیریت مشترک در سناریوهای بحران با مسئولیتهای مشترک را تشکیل میدهد. اما، این امر با مدیریتی محلی که به خوبی برای هدایت واکنش اولیه آماده شده است، آغاز میشود. موانعی که همچنان باید بر آنها غلبه کرد تا بتوان بیمارستانها را به مرز آمادگی برای ایفای نقششان رساند، مبحث اصلی فصلی از این کتاب با عنوان "موضوعات موجود در آمادگی بیمارستان" است. نتایجی که نگارنده در این فصل به آن رسیده است، نیاز به مدیریت برای تغییرات و اصلاحات در تلاشها برای منابع تأمینکننده امنیت از طریق تامین بودجه مناسب و آموزش نقش مهم در پاسخ به بحران است.
در پایان این بخش، فصلی را با نام "برنامهریزی راهبردی برای مدیران شرایط اضطراری" درباره برنامهریزی راهبردی اولیه، آوردهایم. در این فصل این دیدگاه مطرح شده است که برنامهریزیها باید مهارتها، دستاندرکاران و مؤلفههای فیزیکی را با هم ترکیب کنند که و با جهتیابیای کلی هدایت کنند؛ جهتیابیای که که شامل این موارد میشود: در نهایت میخواهید به کجا برسید و چگونه به آنجا خواهید رسید.
[7] Federal Emergency Management Agency (FEMA)
[15] Department of Homeland Security
